Sunday, October 07, 2007

اخه واسه چی بحث ميکنی الاغ ؟
يارو فسيل شده رفته ميخوای چی رو بهش ثابت کنی ؟ گذشتشو ميخوای ازش بگيری ؟
گذشته واسش يعنی شخصيت ، ماهيت،وجود،هرچی که داره، هرچی که هست ،.. اينارو ميخوای ازش بگيری ؟
خوب بکش بيرون ديگه ، اون سوراخ گشاد تو صورتتو گل بگير ، خفه شو


يکی : ديشب همه سريالها رو ديدی ؟
اونيکی : اره مگه تو نديدی ؟
اولی : نه سر سريال سومی داشتم اونيکی کانال فوتبال ميديدم، چی شد آخرش ، يارو زنشو طلاق داد ؟
اونيکی : به .... بابا کجای کاری ، آره داد ، اگه ميتونی امروز ساعت 1 دوباره پخشش ميکنه حتماً ببين
اولی : نه بابا نميتونم ، ويدئو مون هم خراب شده نميتونم بگم بچه ها برام ضبطش کنن
اونيکی : من دختر کوچيکم الان خونس ميخوای بگم برات ضبط کنه ؟ بعد از ظهر خونه رفتنی ميتونی بيای بگيريش
اولی: اگه بتونی که کلی شرمنده کردی
اونيکی : نه بابا شرمنده چيه ، اصلاً بيا افطارم دور هم باشيم بعدش ميری خونه
اولی : نه ديگه زياد مزحم نميشم
اونيکی : .......
داشتم سعی ميکردم صداشونو نشنوم ، هی به موزيک راننده توجه ميکردم که ميگفت : خوشگلا بايد برغصن



يارو داشت ميگفت :نميدونم قضيه چيه که تو ماه رمضون انقد شهر با صفا ميشه ؟
نميدونم چرا ياد داييم افتادم که تو توالت عمومی گوزيده بود يکی از بيرون داد زده بود :ناز نفست ، دوميشو بلند تر بفرست